علم امام به شهادت و شبهه خودکشی
حقیقت علم غیب
علم به غیب در واقع علم به وقایع قطعیست. وقایعی که اتفاق افتاده و یا قطعا اتفاق خواهند افتاد بی کم و کاست. چه کسی از نحوه و زمان وقوع آنها مطلع باشد و چه نباشد.
برای روشن شدن این مطلب مثالی را تنها برای نزدیکی ذهن می زنیم آنگاه نمونه ای واقعی برای آن ذکر می کنیم.
مثال
اختر شناسی با محاسبات معمولی که هست متوجه می شود که خورشید مثلا در روز 18 آبان ماه سال آینده؛ ساعت 14و 32 دقیقه و 16 ثانیه می گیرد. اکنون سوال می کنیم آیا دانستن یا ندانستن این اخترشناس تاثیری در آن خورشید گرفتگی دارد؟ پاسخ منفی است. او فقط به طریقی از یک واقعه که صد در صد اتفاق می افتد مطلع شده است.
یک نمونه واقعی

امام علی علیه السلام بر منبر کوفه نشسته و برای مردم سخن می گفت. شخصی سرزده وارد شد و خبر مرگ خالد را داد. حضرت کلامشان را قطع کرده و فرمودند او نمرده و نمی میرد تا اینکه سرکردگی یک گروه منحرف و گمراه را بر عهده گیرد. پرچمدار او هم حبیب بن جماز خواهد شد. در این حال خود حبیب که بین جمعیت نشسته بود و به سخنان حضرت گوش می داد برخاست و با تعجب پرسید: من؟ من که از ارادتمندان شمایم! حضرت در پاسخ او فرمودند: «إیاك ان تحمل اللواء ولتحملنَّها» یعنی مراقب باش که این کار را نکنی ولی قطعا تو این کار را خواهی کرد(چون این یک خبر غیبی است و خبر غیب، خبر از یک امریست که حتما اتفاق خواهد افتاد) بعد حضرت به یکی از درهای مسجد به نام باب الفیل (البته نام اصلی این در باب الثعبان (به معنای باب اژدها) می باشد كه خود از نشانه های حقانیت امام علی(علیه السلام) بوده است ولی متاسفانه با حیله گریهای معاویه كه لعنت خدا بر او باد به باب الفیل تغییر نموده است) اشاره کردند و به حبیب فرمودند از همین در هم پرچم به دست، وارد مسجد خواهی شد. سالها بعد مردم دیدند که خالد فرمانده یکی از سپاهیان ابن زیاد شد و او هم حبیب را پرچمدار خود کرد برای جنگ با حسین بن علی علیهماالسلام.
نکته کلیدی این بحث
علم به غیب، علم به یک واقعه ای است که بی شک اتفاق افتاده و یا خواهد افتاد و هیچ کس را یارای تغییر آن نیست. درست مثل این است که شما فیلم یک واقعه دلخراش را بعد از وقوع آن ببینید همانطور که می بینید و کاری از شما ساخته نیست در مورد وقایعی هم که بعدها اتفاق خواهد افتاد عکس العمل همین است. درست مانند این است که فیلم اتفاق آینده را به این شخص نشان دهند و بعد از مدتی وقوع آنچه در فیلم دیده مشاهده کند.
این نوع دوم به دلیل تبعاتی که دارد تنها به کسانی داده می شود که از این علم اولا سوء استفاده نکنند ثانیا ظرفیت پذیرش آن را داشته باشند.
حضرت علی علیه السلام بنا بر مصالحی فیلم اتفاق چندین سال آینده را به مردم کوفه نشان می دهد و بعد می بینند آنچه علی علیه السلام به آنها فرمود مو به مو اتفاق افتاد و حبیب که به ظاهر از ارادتمندان امام علی علیه السلام بود با اینکه حضرت مستقیما به او خطاب کرد و جریان را گفت اما او عالما عامدا مسیر انحراف را پیمود و از یزیدیان شد.
تذکر: این علم جبرآور نیست فقط گزارش از یک وقوع قطعی است2 مانند علم آن اخترشناس به گرفتگی خورشید.
چند سوال کمکی
بسیار افرادی بوده و هستند که از زمان و نحوه درگذشت خود آگاهند؛ آیا تا به حال به ذهن کسی خطور کرده است که چون می دانند کی و چگونه از دنیا می روند پس مرگ اینها خودکشی است؟
حضرت علی علیه السلام بر اساس همان «علم المنایا» که در روایت بالا گذشت میثم تمار را از نحوه شهادتش آگاه می کند. میثم که از این جریان آگاه بود مبارزه کرده و در نهایت همانطور که به او وعده داده شده بود به شهادت می رسد. آیا تا به حال شنیده اید کسی بگوید: پس میثم خودکشی کرد؟ پاسخ منفی است.
در همین جنگ تحمیلی هشت ساله کم نبودند رزمندگانی که از روز و ساعت و نحوه شهادت خود مطلع بودند آیا تا به حال به ذهن کسی خطور کرده که چون می دانستند پس خودکشی کرده اند؟ باز هم سوال منفی است.
علم به شهادت در امامان علیهم السلام نیز اینگونه است
نظرات شما عزیزان:
