کاهش مهارتهای ارتباطی
فروکش کردن تب تلفن همراه در جامعه ما به معنای کاهش استفاده ازآن نیست، بلکه ریشه چنین تصوری را باید در عادت کردنها و عادی شدنها جستجو کرد. استفاده ازتلفن در مقطعی از زمان شیوهای برای پز دادن و نوعی مد محسوب می شد و بالطبع رفتاری برجسته و بهقول معروف توی چشم بود؛ اما کاربرد عمومی آن میان اقشار مختلف تلفن همراه را از یک وسیله تجملی و شاخص به ابزاری کارآمد و ضروری برای امور روزمره تبدیل کرد. جنبههای مدگونه و نوآورانه آن را هم باید صرفا در مدلهای جدید گوشیهای تلفن همراه و برخی کاربردهای پیشرفته آن جستجو کرد که بتدریج در اختیار کاربران قرار میگیرد؛ اما قضیه به همین جا ختم نمیشود. تلفن همراه امروزه به بخشی از هویت افراد تبدیل شده است، بویژه نوجوانان و جوانترها که شخصی و خصوصی بودن خط تماس و محتویات حافظه گوشی را نمادی از استقلال تلقی میکنند و مایه به رخ کشیدن اطلاعات متنوع متنی، تصویری، صوتی و ... به دیگران میپندارند. در حقیقت گوشی تلفن همراه آرشیوی قوی و منحصر به فرد است که دانستهها، توانایی ارتباطی و دسترسی فرد را به اطلاعات به روز آشکار میکند و در هر جمع و محفلی فرصت مناسب برای ابراز وجود و خودنمایی در اختیار صاحبش قرار میدهد. تلفن همراه امروزه به بخشی از هویت افراد تبدیل شده است، بویژه نوجوانان و جوانترها که شخصی و خصوصی بودن خط تماس و محتویات حافظه گوشی را نمادی از استقلال تلقی میکنند و مایه به رخ کشیدن اطلاعات متنوع متنی، تصویری، صوتی و ... به دیگران میپندارند در حالی که این هویت کاذب معمولا به شخصیت فرد بستگی ندارد و نتیجه قرار گرفتن وی در معرض امواج مهارگسیخته انتقال اطلاعات دیجیتالی و موبایلی محسوب میشود که محتویات آنها اغلب با عرف و اخلاق جامعه هم ناسازگاری دارد. هویت کاذبی که از تلفن همراه ناشی میشود، حتی به شماره خطها نیز کشیده شده و سالهاست که در جامعه ما فلان پیششماره به فلان قشر اختصاص دارد و مفاهیمی را القاء میکند که مطلوبیت یا عدم مطلوبیت آن بر قیمت خطوط تماس نیز تاثیری چشمگیر و پذیرفته شده دارد. در این حوزه، برخی مزایای استفاده از تلفن همراه و دلایل شیوع آن نیز قابل تامل است. دسترسی سریع به دوستان آشکار و پنهان، قابلیت مخفی نگهداشتن اطلاعات، بهرهمندی از سرویس پیام کوتاه برای مخفیکاری بیشتر و دسترسی آسان به انواع بازیها و شیوههای انتقال فایلهای صوتی و تصویری مزایایی هستند که برای هر کاربری فریبنده و مطلوب به نظر میرسد؛ اما با کمی دقت میتوان دریافت این ویژگیها شرایط بهتری برای سوءاستفاده و ایجاد و اشاعه ناهنجاریهای رفتاری و شخصیتی پدید میآورد. در این ویژگیها زندگی دوگانهای را برای کاربر رقم میزند و در صورتی که نوجوان یا جوان باشد، تاثیرپذیر هویتی پر از تعلیق برایش پدید میآورد. اگر چه انتقال اطلاعات امری مطلوب محسوب میشود، اما نمیتوان نقش محدودیتهای منطقی برای کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ در حالی که انتقال اطلاعات از طریق تلفن همراه تقریبا هیچ محدودیتی نمیشناسد و قابلیتهای فنی دیگری نظیر درگاه مادون قرمز، بلوتوث، پیام تصویری و ... که در گوشیها تعبیه شدهاند، اندیشه ایجاد با اعمال هر محدودیتی را عقیم میسازد. در چنین شرایطی افراد در معرض اطلاعاتی قرار میگیرند که قدرت تشخیص خوب و بد آن را ندارند یا در حالتی عمومیتر حداقل با اخلاق فردی و اجتماعی ناسازگار است. در جریان این تبادل اطلاعات فراگیر که مانند موجی جامعه را درگیر میکند کودکان و نوجوانان بیش از دیگران در معرض آسیب قرار دارند و بالطبع اطلاعات نامناسبی دریافت میکنند که نظام ارزشی رو به شکل گیری آنان را مخدوش میکند. به همین دلیل است که بزرگسالان و سالمندان تنها به جنبه ارتباطی گوشیهای تلفن همراه توجه دارند و انواع ساده و قدیمی آن را تهیه میکنند و در مقابل، جوانترها و نوجوانان به انواع جدیدی توجه دارند که قابلیتهای ارتباطی و اطلاعاتی ویژهای در اختیارشان میگذارند و البته گذاشتن قفل و رمز ورود هر گوشی تلفن همراه در میان کاربران کمسن و سال رایجتر است. شیوه ارتباطات با تلفن همراه موضوع دیگری است که دکتر هادی فراهانی، جامعهشناس و کارشناس علوم ارتباطات درباره آن توضیح میدهد: در فرهنگ ما مرسوم است هر حرفی را که نمیتوان رودررو و به صورت حضوری به دیگری گفت از طریق تماس تلفنی بیان میشود. این یک ضعف فرهنگی است که سهولت و فراگیری استفاده از تلفن همراه بر شدت آن میافزاید. صحبت با تلفن همراه در مکانهای عمومی آسیب دیگری است که طبق آخرین پژوهشها بیش از 90 درصد افراد از آزارهای آن اظهار نارضایتی کردهاند. صدای زنگ نامناسب، جواب ندادن به تماسها، صحبت یکباره و با صدای بلند و ... اغلب رنجش دیگران را موجب میشود و در قالب یک ناهنجاری رفتاری قابل بحث و بررسی است. استفاده بیش از اندازه و غیرضروری از تلفن همراه برای کاربر استرس و پریشانی ذهنی پدید میآورد. این اختلالات به حدی است که نوعی بیماری روانی و عصبی براساس آن تعریف شده است و فرد مبتلا در طول روز چندین بار احساس میکند گوشی تلفن همراهش زنگ میخورد. پژوهش ها نشان میدهد حداقل دوسوم کاربران به این نوع تیک عصبی دچارند و بیش از 70 درصد کاربران مبتلا آن را تجربهای تلخ و حالتی ناخوشایند توصیف میکنند. ارسال بیش از اندازه پیام کوتاه نیز نوعی وسواس و اختلال ذهنی به دنبال دارد که متاسفانه نزد کاربران نوجوان ایرانی بسیار رایج است. متاسفانه به سبب وجود برخی نابسامانیهای قانونی در حوزه الکترونیک و ارتباطات مجازی نرمافزارهای هک نیز به فراوانی در بازار و سایتهای اینترنتی یافت میشود و چنین وضعیتی هر کاربری را برای استفاده از آنها با هر قصد و انگیزهای وسوسه میکند دکتر فراهانی در اینباره به تغییر الگوهای رفتاری اشاره میکند و میافزاید: استفاده دائمی از تلفن همراه و تبدیل این وسیله به ابزاری برای امور روزمره، الگوهای جدیدی در رفتارهای اجتماعی پدید میآورد که بخشی از آنها بسیار نامطلوب است و در بلندمدت به آسیبهای آشکار رفتاری منجر میشود. وابستگی برخی افرادبویژه جوانترها به تلفن همراه و هویت کاذب آن شرایطی راپدید میآورد که برای مثال در یک مهمانی خانوادگی یا فامیلی مشاهده میکنیم، عدهای به جای ارتباط کلامی از طریق بلوتوث یا پیامک به صحبت با یکدیگر میپردازند. انگار هیچکس قصد ندارد از پشت هویت مجازی تلفن همراهش بیرون بیاید و درباره مسائل واقعی و ملموس کار، زندگی و روابط فامیلی و اجتماعی سخن بگوید، با ادامه این روند که حتی دوستیها، احوالپرسیهای میان آشنایان، ابراز محبتها، خواستگاریها و... با تلفن همراه یا پیامک انجام میشود میتوان انتظار داشت نسلهایی مجازی پرورش یابند که حتی از سادهترین مهارتهای کلامی و رابطهای بیبهرهاند. انتقال اطلاعات و روابط مجازی در نگاه اول بسیار مطلوب است، اما تبدیل شدن شئون آن به بازیچه و وسیله سرگرمی و وقت گذرانی آسیبی است که از ضعفهای فرهنگسازی در این حوزه حکایت میکند. مراقب باشید تلفن همراه مانند هر وسیله الکترونیکی دیگری که امکانات مجازی در اختیار کاربران قرار میدهند، به ابزاری برای سوءاستفاده تبدیل میشود و این کاربردهای نادرست در حوزههای متنوعی رخ میدهد و تلاش برای ایجاد ممانعتهای قانونی، قضایی، اخلاقی یا اجتماعی در برابر آنها راه به جایی نمیبرد. گویا فناوری و فرصتهایی که برای سوءاستفاده پیشروی متخلفان قرار میدهد همواره یک گام از قوانین بازدارنده جلوتر است و مهمترین تجربه جامعه ما در این حوزه به سوءاستفاده از گوشیهای تلفن همراه دوربیندار برای فاش کردن و اشاعه مسائلی مربوط میشود که در عرف و اخلاق جمعی جزو حریم خصوصی است. دوربین کوچک تلفنهای همراه هنگامی که با بیدقتی، شیطنت، خصومت یا تمایل به انجام تجربهای تازه به کار گرفته میشود، به نشر مسائلی در محیط جامعه میانجامد که با خدشهدار کردن روحیه و اخلاق عمومی به بحرانی دامنهدار و برانگیختن هیجان یا همدردی آحاد افراد خاتمه مییابد. تجربههای تلخی از این نوع در حافظه جمعی ایرانیان بسیار است و هنوز هم میتوان در صفحه حوادث روزنامهها از آنها سراغ گرفت. آسیب دیگر این که بسیاری از افراد نمیدانند حافظه وسایل الکترونیکی از رایانه گرفته تا دوربین عکاسی، 4 MP، گوشی تلفن همراه و... حتی پس از شکسته و تخریب شدن قابل بازیابی است و این حافظههای کوچک و پرمحتوا پس از مصرف و به پایان رسیدن عمرشان در هر شرایطی جزو وسایل خصوصی محسوب میشوند و به همین سبب راه برای سوءاستفاده متخلفان و افراد کنجکاو باز میماند. هک تلفن همراه شیوه دیگری از سوءاستفاده است که در چند سال اخیر در جامعه ما رواج یافته. متاسفانه به سبب وجود برخی نابسامانیهای قانونی در حوزه الکترونیک و ارتباطات مجازی نرمافزارهای هک نیز به فراوانی در بازار و سایتهای اینترنتی یافت میشود و چنین وضعیتی هر کاربری را برای استفاده از آنها با هر قصد و انگیزهای وسوسه میکند. هک تلفن همراه به شیوههای مختلفی صورت میگیرد. سوزاندن سیم کارت، تخریب گوشی، دسترسی به اطلاعات حافظه تلفن همراه، نشر ویروسهای مجازی و... بخشی از آنها هستند که از طریق خطوط تماس، امکانات نوین مخابراتی یا بلوتوث انجام میشود. دزدیدن اعتبار ریالی از سیمکارتهای اعتباری نیز روش جدیدی است که بسادگی صورت میگیرد: دریافت یک پیامک ناشناس حاوی متن، وسوسه برای ارسال همان پیامک به شمارهای خاص برای افزایش اعتبار به صورت رایگان و آخر سر انتقال بخشی از اعتبار فرد گیرنده به فرستنده. روشهای دیگری هم برای سوءاستفاده مالی از گوشیهای تلفن همراه وجود دارد و برخی هکرها با استفاده از نرمافزارهای خاص هزینه ارسال پیامک یا برقراری تماس خود را به عهده کاربران دیگر میگذارند و از این طریق به نوعی کلاهبرداری میپردازند که به سبب پایین بودن مبلغ زیان برای خسارتدیده ارزش پیگیری در محاکم قضایی را ندارد. دکتر فراهانی توضیح میدهد: آمارهای تایید نشده از اختصاص حدود 70درصد محتوای گوشیها و فایلهای انتقالی به هجویات، طنزهای عامیانه و متون و تصاویر غیراخلاقی حکایت میکند که تحقیقات میدانی نیز چنین رقمی را نشان میدهد و ثابت میکند
نظرات شما عزیزان:
